اخباراخبار دفترمرکزی

گزارش صعود فنیِ زمستانه یک‌روزه به قله پسندِکوه در منطقه علم‌کوه

گزارش زیر را دکتر کوروش برارپور کوه‌نورد و پژوهشگر اهل کلاردشت برای ما فرستاده‌اند. گذشته از آن که گزارشی است از یک کار بسیار دشوار و فنی، از جهت به کار بردن نام محلی و دقیقِ یال‌ها و دره‌ها و دیگر عوارض کوهستانی منطقه و شیوه‌ی نگارش درست، بسیار جالب توجه است.

✍️نویسنده: کوروش برارپور

🔸این برنامهء فنیِ یک‌روزه با همنوردیِ یک تیم دو نفره از کوهنوردان مستقل کلاردشت مشتمل بر ایمان امین‌نژاد در نقش تصویربردار و مدیرفنی و کوروش برارپور در نقش سرپرست برنامه راس ساعت ۵بامداد روز جمعه چهارم اسفند ۱۴۰۲ به اجرا در آمده است.

🔸پیش از اجرای این برنامه؛ به‌منظور بهره‌مندی از تجربیات کوهنوردان باتجربه و پیشکسوت کلاردشت و چالوس با شماری از آنها تماس گرفته شد که تنها یکی از آنها تجربه صعود زمستانه از مسیر زمستانه را داشت (که به‌کلی با مسیر تابستانه متفاوت است). ایشان در این گفتگوی تلفنی مشورت‌های تخصصی خوبی را ارایه داد.

🔸در این برنامه، «یال میچکار» بعنوان مسیر صعود برگزیده شد که متاسفانه شماری از کوهنوردان بی‌مسئولیت آنرا با نام جعلیِ «یال درختی» به جامعه کوهنوردی ایران معرفی کرده‌اند! با اینکه قرار بود مسیر فرود همان مسیر صعود باشد، با اینحال تصمیم‌گیری در مورد مسیر فرود به زمان رسیدن به قله موکول شد.

🔸باتوجه به آنکه سبک صعود در این برنامه، آلپاین (سبکبار – همراه با سرعت بالا) بود و زمانبندی آن نیز یک‌روزه طراحی شده بود؛ بنابراین طبیعی به نظر می‌رسید وزن کوله‌های کوهنوردان در این برنامه؛ سبُک و تنها از وسایل، لوازم و تجهیزات ضروری پُر شود.

🔸کوهنوردان این برنامه مجهز به سه لایه پوشاک (بیس، پُلار و گورتکس) بودند و کتِ‌پَر نیز بعنوان پوشش مکمل به‌همراه داشتند. کفش مورد استفاده نیز تک‌پوشِ سنگین همراه با سوپر گتر بوده است.

🔸با توجه به آنکه در این برنامه، صعود و فرود بصورت فری-سولو (آزاد-انفرادی) صورت گرفته و هیچیک از همنوردان چه بصورت هم‌طناب و چه سرطناب در حمایت دیگری نبوده است، از این‌روی تنها (دو) ابزار مورد استفاده برای هر کوهنورد عبارت بود از: ۱. کرامپونِ پیمایشی و ۲. (یک عدد) تبریخ. کوهنوردان در این برنامه یک حلقه طنابچه ده‌متری نیز برای استفاده در زمان‌های ضروری به‌همراه داشته‌اند ولی هیچگاه مورد استفاده قرار نگرفت! مهمترین دلیل اجرای این برنامه به روش فری-سولو، احترام به طبیعت و رعایت ملاحظات محیط‌زیستی بوده است.

🔸مبداء حرکت این برنامه بیس‌کمپِ کوهنوردیِ علم‌کوه در ونداربن (۲۲۰۰متر) و مسیر صعود نیز یال میچکار بوده است.

🔸از ارتفاع ۲۲۰۰متر تا ۳۰۵۰متر، صعود بصورت پیمایشی صورت گرفت. در این فاصله هیچگونه ریسکی به‌غیر از خطر ریزش بهمن در شیب تند رخ شمالیِ قله‌ی فرعی و کله‌قندیِ کَندِلِ‌کوم کوهنوردان را تهدید نمی‌کرد. با توجه به آنکه سطح برف‌های این تکه از مسیر، یخ‌زده بود و همنوردان این برنامه کرامپون‌ها را نبسته بودند، با اینحال از سرعت صعود مناسبی برخوردار بودند؛ چرا که طبق برنامه‌ریزی قبلی باید حدود ظهر بر فراز قله پسندِکوه می‌ایستادند.

🔸حدود ساعت هفت بامداد در ارتفاع ۳۰۵۰متری و در آغاز گُرده‌ی تیغه‌ای‌شکلِ تِجَک – پیازِکوم – میامَی؛ پس از جمع کردن باتوم‌ها، با بستن کرامپون‌ها و برداشتن تبریخ، صعود فنی آغاز شد. در حقیقت از اینجای مسیر تا قله پسندکوه درگیری با سنگ و یخ و برف بسیار شدید بوده و کوهنوردان به‌شیوه‌ی فنیِ درای‌تولینگ به صعود خود ادامه داده‌اند.

🔸ارتفاع برف(های غالبا پودری) در اطراف و لابه‌لای صخره‌های گُرده‌ی تیغه‌ای مورد اشاره گاهی تا زیر چانه‌های کوهنوردان می‌رسید! بنابراین فرایند صعود باید به‌شکلی ادامه می‌یافت که در آغاز، برف‌ها کنار زده‌ شوند تا گیره‌های مناسب برای سنگنوردی نمایان شود. در این شرایط؛ برف‌های کنار زده‌شده توسط نفر جلویی به‌شکل آبشار روی نفر بعدی فرو می‌ریخت! این پدیده نیز سبب خیس شدن دولایه پوشاک آنها می‌شد.

🔸طبیعی بود کوهنوردان در گذر از گُرده مورد اشاره و در رویارویی با برخی از کراکس‌ها به بن‌بست برخورد کنند. در این شرایط مجبور به دورزدن صخره‌ها به‌سمت راست (شمال‌غربی) یا چپ (جنوب‌شرقی) می‌شدند. نکته قابل توجه در این چرخش‌ها آن بود که؛ کوهنوردان در گذر از تیغه‌های تِجَک بیشتر به‌سمت راست یا شمال‌غربی (دره لِشتِرکاک) متمایل می‌شدند در حالیکه در گذر از تیغه‌های پیازِکوم اغلب به‌سمت چپ یا جنوب‌شرقی (پایین‌دره) متمایل می‌شدند.

🔸در گذر از گُرده اشاره‌شده؛ عمق دره لِشتِرکاک حدود هزارمتر به نظر می‌رسید در حالیکه دامنه‌های مشرف به پایین‌دره که از حجم برف قابل ملاحظه‌ای برخوردار بود و انرژی آن در شکل بهمن تخلیه نشده بود از عمق کمتری برخوردار بود.

🔸کوهنوردان پس از گذر از واپسین کراکسِ قله فرعیِ پیاز‌ِکوم، روی خط‌الراس میامی به قله پسندِکوه قرار گرفتند. با توجه به حجم کم برف در دامنه‌های غربی میامی (به‌سمت قله سیاه‌کمان)، کوهنوردان با دور زدن صخره‌های فرعیِ پس از میامی، ادامه مسیر را (تا صخره‌های زیر قله پسندکوه) که چالش خاصی را در پی نداشت

بصورت پیمایشی طی کردند و پس از گذرِ دست‌به‌سنگ از صخره‌های زیر قله و هفت و نیم ساعت کوهنوردی فنی، راس ساعت دوازده و سی دقیقه بر فراز قله باشکوه و سوزنی‌شکلِ پسندکوه ایستادند.

🔸کوهنوردان پس از یک‌ساعت استراحت، نیایش، ریکاوری و ثبت تصاویر صعود و همچنین تبادل نظر درباره گزینش مسیر فرود؛ (در اقدامی ریسکی) حدود ساعت سیزده و سی دقیقه به عمق کرانه‌های دره نفت‌ِچاک فرود رفتند.

🔸در حقیقت، ایشان باید از میان چهار دره‌ی نفتِ‌چاک، کَل‌بُزان، پایین‌دره و لِشتِرکاک و همچنین مسیر گرده‌ای صعود؛ یکی از پنج مسیر را بعنوان مسیر فرود انتخاب می‌کردند. ولی با توجه به حجم برف کمتر در دامنه‌های صخره‌های پیازکوم به پایین و ریسک کمتر کرانه‌های دره‌ی نفت‌ِچاک نسبت به چهار مسیر اشاره‌شده در بالا، در نهایت این دره را بعنوان مسیر فرود انتخاب کردند.

🔸مهمترین چالش فرود، ریسک فروریزش بهمن از دره‌های فرعیِ منتهی به دره اصلی نفتِ‌چاک بود که با توجه به دانش فنی و تجربیات پیشین کوهنوردان که صدالبته ضرورت دارد با جسارت، اعتمادبه‌نفس و احتیاط همراه باشد؛ خوشبختانه هیچگونه تهدیدی به خطری بالفعل تبدیل نشد.

🔸بخش‌های پایانی دره اصلی نفت‌چاک به‌لحاظ میزان تندی شیب و پایداری لایه‌های رویی و میانی برف‌ها به‌گونه‌ای بود که احتمال فروریزش بهمن را به کوهنوردان گوشزد می‌کرد. از این‌روی ایشان با صعود صخره‌های دوزَکِ‌رِه با ارتفاعی کمابیش دویست‌متری، منطقه مورد اشاره را دور زدند طوریکه دیگر هیچگونه خطری ایشان را تهدید نمی‌کرد. این اقدام سبب می‌شد تا میزان ارتفاع صعود شده کوهنوردان (در یک‌روز) به کمی بیش از ۲۰۰۰متر برسد.

🔸در پایان، با توجه به یخ‌زدگی سطح مسیر تابستانه نفت‌چاک در حاشیه رودخانه سرچال، کوهنوردان تصمیم گرفتند ادامه فرود را با گذر از پهنای رودخانه (در همسایگی کشتی‌سنگ و زیر صخره‌های سِرّ کَمَر) وارد مسیر سرچال شوند. این برنامه (طبق زمانبندی قبلی) پس از سیزده ساعت فعالیت سنگین (در یک‌روز)، درنهایت حدود ساعت هجده غروب همان‌روز و پیش از تاریک شدن هوا در بیس‌کمپ ونداربن به کار خود پایان داد.

رهیافتی برای صعودهای آتی:
همانگونه که پیش‌تر اشاره شد؛ این برنامه صعود و فرود زمستانه‌ی یک‌روزه در گروه برنامه‌های خیلی سنگین با درجه ریسک بالا دسته‌بندی می‌شود. بنابراین کوهنوردانی که قرار است در آینده این برنامه یا برنامه‌های مشابهی را اجرا کنند لازم است دست‌کم به مدت شش‌ماه (بصورت بی‌وقفه) تمرینات سنگین هوازی، فنی و کار با وزنه را پشت‌سر گذاشته باشند. همچنین علاقمندان به اجرای چنین برنامه‌هایی باید از یک‌هفته پیش از اجرای برنامه، فیبرهای تغذیه‌ای خاصی را وارد بافت‌های عضلانی‌شان کرده باشند و یک‌روز پیش از صعود نیز به‌اندازه‌ای مایعات نوشیده باشند که روز صعود مجبور نباشند کوله‌شان را بیش از حد ظرفیت‌اش از مایعات پر کنند.
در مسیر فرود و در رویارویی با خطر فروریزش بهمن در دره‌های فرعی، بایسته است چهار نکته زیر مورد توجه قرار گیرد تا احتمال خطر به کمترین مقدار ممکن برسد. این نکات عبارتند از؛ در هنگام تراورس کردن این دره‌ها از ناحیه‌ای گذر کنید که: ۱) کمترین شیب را داشته باشد، ۲) کمترین پهنا را داشته باشد، ۳) برف لایه‌های رویی آن دارای کمترین تَرَک‌خوردگی باشد و ۴) برف لایه‌های رویی آن (حتی اگر ترَک هم نداشت) از بیشترین درجه سِفتی و پایداری نسبی برخوردار باشد (تصویر ۷ را ببینید).
شایان یادآوری است؛ تیم‌های هیمالیانوردی ایران معمولا جهت آماده‌سازی ذهنی، فنی و فیزیکی خود برای صعودهای برون‌مرزی‌شان؛ مسیر صعود اشاره‌شده در بالا را در برنامه‌هاشان می‌گنجانند.

سخن پایانی:
مطالعات باتلر (۱۹۷۰) نشان می‌دهد: “مناطق مقصد گردشگری (چون شهرستان کلاردشت و منطقه علم‌کوه) بر اساس جایگاهی که در چرخۀ حیات گردشگری خود دارند واجد ویژگی­‌هایی هستند که ­باید در فرایند برنامه­‌ریزی استراتژیک‌شان مورد توجه قرار گیرد”. افزون بر آن، مدل رنجش داکسی (۱۹۷۵) نیز بر این نکته تاکید دارد؛ “برای شهروندان مقاصد گردشگری، بر پایه رفتاری که گردشگران از خود بروز می‌دهند می‌توان عکس­‌العمل­‌های نگرشی و رفتاریِ همراه با رنجشی را متصور بود”!

یعنی اگر گردشگران، کوهنوردان یا هر تازه‌وارد دیگری در صورت ورود به مناطق مقصد گرشگری‌شان مناسبات فرهنگی و ملاحظات بوم‌شناختی آنجا را رعایت نکنند و هر طور دل‌شان خواست رفتار کنند با گذشت زمان رفتار شهروندان مقصد گردشگری با آنها (در جهت عکس) تغییر خواهد کرد که غالبا با «رنجش»، «چالش» و «درگیری» همراه خواهد بود.

بنابراین پیشنهاد می‌شود کوهنوردان تازه‌کار یا تازه‌وارد در صورت ورود به مناطق گردشگرپذیر؛ به باورها، آداب، سنن، آیین‌ها، نامها، نمادها، نشانها و دیگر ملاحظات بوم‌شناختی آنجا احترام بگذارند و برای مکان‌ها یا نمادهای مقصد گردشگری‌شان نامی تازه «جعل» نکنند!

تصویر ۱: مسیر صعود زمستانه به قله پسندِکوه از یال میچکار. این تصویر دو روز قبل از اجرای این برنامه توسط سرپرست برنامه از روی قله چاکو برداشت شده است.
تصویر ۲: آغاز مسیر صعود فنی در ارتفاع ۳۰۵۰متری. کوهنوردان در آستانه سوار شدن بر گرده تیغه‌ای مسیر صعود در محدوده تِجَک هستند.
تصویر ۳: دورنمای قله فرعی تِجَک (راست) و کمی دورتر (چپ)، دورنمای قله پسندِکوه از ارتفاع ۳۰۵۰متری مسیر صعود.
تصویر ۴: نمایی از دور زدن یکی از کراکس‌ها(بن‌بست‌)های مسیر صعود روی گرده‌ی تِجَک.
تصویر ۵: ایستادن بر فراز قله ۴۰۰۰متری پسندِکوه.
تصویر ۶: نمایش بخشی از چالش‌های مسیر فرود: باتوم یکی از کوهنوردان در کم‌عمق‌ترین جای مسیر فرود کمی کمتر از یک و نیم متر در برف فرو رفته است.
تصویر ۷: نمایش شیوه گذر از یکی از چندین دره‌ی فرعیِ نفت‌ِچاک در مسیر فرود که آماده برای تخلیه انرژی خود بصورت بهمن بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا