عباس محمدی
شعار امسالِ روز جهانی کوهستان (11 دسامبر / 20 آذر) «کوهگردشگریِ پایدار» است. گردش و ورزش در محیطهای کوهستانی، بخش بسیار مهمی از صنعت گردشگری را شکل میدهد؛ اسکی، کوهنوردی، پیادهروی، سنگنوردی، غارپیمایی، پرش از ارتفاع، و چندین فعالیت دیگر، در محیطهای کوهستانی انجام میشوند و مجموع این فعالیتها چیزی در حدود پانزده تا بیست درصد صنعت گردشگری جهان را تشکیل میدهند. انسان بهطور غریزی، به دلیل پیشینهی صدها هزار سالهی خود در تلاش برای گردآوری خوراک، یک کشش ذاتی به پیمایش بلندیها دارد و از همین رو در نهادِ خود از دیدن کوهها و تپهها لذت میبرد. کوهستان به دلیل آن که زیستگاه دیرینهی انسان بوده، بستر میراثهای فرهنگی متنوع است. برای مثال در ایران میتوان از بناهای بیشمار مانند قلعههای محل زندگی، قلعههای دیدبانی و نظامی، نیایشگاهها و امامزادهها نام برد که حامل بخش مهمی از یادگارهای تمدنی ما هستند.
سازمان کشاورزی و خواربار جهانی (FAO) که نهاد بینالمللیِ مسوول روز جهانی کوهستان است، گردشگری پایدار در کوهستان را موضوع سالِ پیشِ رو تعیین کرده است. منظور از واژهی «پایدار» این است که از محیط کوهستان به شیوهای بهرهبرداری شود که استفاده از آن برای نسلهای آینده هم با همین کیفیت ممکن باشد و ارزشهایی مانند چشمانداز طبیعی، پوشش گیاهی، حیات وحش، آثار فرهنگی و شیوههای معیشتی ارزشمند و جذاب جامعههای کوهنشین آسیب نبینند. گردشگری پایدار میتواند به حفظ سرزندگی سکونتگاههای انسانی یاری رساند، ایجاد اشتغال کند و معیشت مردم را ارتقا دهد، به اقتصاد ملی کمک کند، بهرهکشی از منابع طبیعی مانند آب و خاک را کاهش دهد، و جلوههای متنوع از زندگی کوهنشینان مانند جشنها و کوچها و خوراکها را بهنوعی حفظ کند.
در دو سال گذشته، همهگیریِ کووید 19 (کرونا) آسیب جدی به گردشگری وارد ساخت و همچنین در بسیاری جاها سبب فشار مضاعف به منابع طبیعی شد. اینک شرایط کمکم به سویی میرود که میتوان دوباره برای کوهگردشگری برنامهریزی کرد. در کشور ما، درآمدزایی واقعی و مؤثر برای اقتصاد ملی، وابسته به این است که بتوانیم در روابط خارجی خود اصلاحات اساسی داشته باشیم تا گردشگران خارجی جذب شوند و ارز وارد کشور کنند. در این صورت، میتوان امیدوار بود که چشماندازهای طبیعی البرز و زاگرس و دیگر کوهستانها در کنار جاذبههای پرشمار فرهنگیمان، بخش قابل توجهی از اتکا به منابع بسیار محدود آب را کاهش دهد و تا حدی جایگزین کشاورزی و دامپروری متداول شود. برای موفقیت در این زمینه، وظیفهی دستگاههای حکومتی و مردم عادی است که در حفاظت از طبیعت و آثار فرهنگی باقیمانده در محیطهای کوهستانی کشور بکوشند. شوربختانه آن نوع گردشگری که در سالهای اخیر در منطقههای خوش آبوهوای کوهستانی و حتی در مسیرهای سختگذرِ قلهها رواج یافته، بیشتر به یک نوع لشگرکِشی به طبیعت شبیه است و موجب فرسایش خاک حساس کوه، آتشسوزی، ریختوپاش زباله، ترویج ساختوساز، و ماشینی کردن گردشگری با ساخت تلهکابین و جادهکشی شده است. از اینرو ضرورت دارد که یک بازنگری اساسی در برنامههای مدیریت گردشگری صورت گیرد و ضوابطی برای کوهگردی تدوین و با جدیت اِعمال گردد.
* مدیر گروه دیدهبان کوهستانِ انجمن کوهنوردان ایران